قنادباشی: انقلابها به دلیل فقدان ساختار و رهبر به بنبست خورد/انقلابیون فکر کردند با برگزاری انتخابات همهچیز درست میشود/ بحران جدید، روی گسلهای اجتماعی و سیاسی رخ میدهد
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۰۴۳۳۴
«جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل آفریقا با اشاره به سالگرد بهار عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: حدود ۱۱ سال از بهار عربی و انقلابهای مردمی در کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه میگذرد اما موفقترین نمونه آن را باید انقلاب تونس دانست. معتقدم تونس تا حدودی نمونه موفق خیزشهای اسلامی بود و به نوعی توانست به صورت نسبتاً کامل نظام دیکتاتوری حاکم بر این کشور را کنار بزند؛ به عبارت دیگر تمام کشورهایی که در بهار عربی درگیر این موضوع بودند، توانستند دیکتاتورهای حاکم بر خود را کنار بزنند اما در مورد تونس شاهد آن بودیم که پس از واژگونی رژیم حاکم، دولت بعدی هم که سر کار آمد، به هر ترتیب مجبور است به نظر اسلامگرایان و معترضان توجه کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در این میان تجربههای تلخی در مورد بهار عربی را شاهد بودیم و باعث شد تا هزینهها زیاد شود. به عنوان مثال در لیبی توانستند قذافی و نظام دیکتاتوری او را کنار بزنند اما شاهد آن بودیم که ناتو وارد شد و اوضاع را به نفع خود تغییر داد. پس از آن لیبی به میدان کشمکش میان گروههای مسلح و تقابل ارتشهای خارجی تبدیل شد. در مصر هم شاهد آن بودیم که یک اعتراض خونین به راه افتاد و دلیل آن هم مقاومت نظامیان برای نگه داشتن حسنی مبارک در قدرت بود. پس از آن شاهد بودیم که محمد مرسی به روی کار آمد و دیری نپایید که طرحریزی کشورهای عربی منطقه و ایالات متحده به سمتی رفت که در نهایت محمد مرسی را هم از کسوت ریاست جمهوری خلع و به زندان انداختند. پس از آن باز هم ژنرالها توانستند قدرت را در دست بگیرند و در نهایت عبدالفتاح السیسی به قدرت رسید.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: رسانههای غرب و طرفداران السیسی و حتی مطبوعات اسرائیل به دلیل نفوذی که در میان نظامیان مصر داشتند، از او به عنوان ناجی اقتصاد مصر نام بردند که این کاملاً غلط از آب درآمد. بر همین اساس در مصر هم اوضاع به سمتی رفت که هیچکس دیگر جرأت اعتراض و کوچکترین شکایت را ندارد و به صورت کلی پس از ۱۱ سال شاهد آن هستیم که همه چیز به سمت و سوی دیگری متمایل شده است. معتقدم آنچه که در سال ۲۰۱۱ به عنوان یک خلأ احساس شد و حالا انقلابیون در کشورهای شمال آفریقا و منطقه متوجه آن شدند، ضعف رهبری در خیزشهای مردمی یا همان بهار عربی بود. واقعیت این است که اگر به ۱۱ سال پیش برگردیم، میبینیم که عدم وجود یک رهبری قاطع و محکم باعث شد تا خیزشهای مردمی به نحو صحیح به سرمنزل مقصود نرسد. انقلابیون در تمامی کشورها معتقد بودند که در نهایت با برگزاری انتخابات اوضاع به نفع آنها رقم خواهد خورد که البته چنین اتفاقی نیفتاد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: تمام قدرتهای غربی و همچنین کشورهای عربی منطقه دست در دست هم دادند تا نگذارند آنگونه که مردم می خواهند اوضاع رقم بخورد. نکته بسیار مهم دیگر که پس از ۱۱ سال حالا به گونهای دیگر به مانند یک زخم سر باز خواهد کرد، اوضاع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشورهایی است که با گذشت یک دهه از بهار عربی همچنان درگیر مصائب و مشکلات هستند. ما میبینیم که همچنان در این کشورها کشمکشهای زیادی وجود دارد و هنوز در مصر، بحرین، عربستان، اردن و تونس سرکوب معترضان را شاهد هستیم. از سوی دیگر توجه داشته باشید که در سال ۲۰۲۲ بدون تردید یک نابرابری اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی خواهیم داشت و همین مسأله بدون شک میتواند کشورهایی که طی سالیان گذشته گسلهای اجتماعی و سیاسی زیادی داشتهاند را وارد بحران جدید کند. بر همین اساس میتوانم بگویم با گذشت ۱۱ سال از بهار عربی ما شاهد بههمریختگی مشخص هستیم که نشان میدهد انقلابها باید به صورت کاملاً مشخص رهبری میشد.
انتهای پیام/منبع: ایلنا
کلیدواژه: عربستان سعودی لیبی مصر معمر قذافی یمن تونس بهار عربی قیس سعید بهار عربی شاهد آن ۱۱ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.ilna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایلنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۰۴۳۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله در ساختار نظامی و سیاسی رژیم صهیونیستی
در تمام درگیریهایی میان گروههای مبارز فلسطینی شامل جهاد اسلامی، حماس و ... با رژیم صهیونیستی در طول ۲۰ سال گذشته عمده عملیات آفندی بود. به این معنا که اسرائیل بنا به دلایل واهی غزه را بمباران میکرد و گروههای فلسطینی از خاک غزه اقدام به شلیک راکت یا موشک میکردند، اما در ماجرای هفتم اکتبر شرایط بطور کلی عوض شد.
این بار حماس و جهاد اسلامی بعد از ۲ سال تمرین پنهانی اقدام به انجام عملیات از داخل و خارج از غزه و حتی در سرزمینهای اشغالی ۱۳۴۸ کردند و به تمام اهداف خود دست پیدا کردند و توانستند ۱۳۶ صهیونیست را که در بین آنها تعدادی از ژنرالهای ارتش رژیم اشغالگر قدس هستند به اسارت در بیاورند.
طبیعی است که با این ضربه حیثیتی، راهبردی، روانی و امنیتی که اسرائیل در جریان عملیات طوفان الاقصی و تدوام مقاومت مردم غزه متحمل شده در درون ساختار سیاسی و نظامی این رژیم تنش بوجود آید و اولین آثار آن نصیب «آحارون هالیوا» رئیس شعبه اطلاعات نظامی اسرائیل «امان» شد که پس از ۳۸ سال حضور در ارتش به دلیل هفتم اکتبر مجبور به استعفا شد.
تحولات جاری در سرزمینهای اشغالی حاکی از آن است اکنون که رویارویی ارتش اشغالگر قدس با نیروهای مقاومت حماس و جهاد اسلامی به نیم سال رسیده و هیچکدام از اهداف تعیین شده از سوی رژیم صهیونیستی محقق نشده همچنان باید منتظر زلزله در ساختار نظامی و سیاسی اسرائیل باشیم.
رژیم اشغالگر قدس اکنون در وضعیتی قرار داد که نه توانسته است که به یک دستاورد راهبردی در غزه دست پیدا کند و نه درگیریها پایان یافته است. از این رو به خوبی میتوان دریافت که زمین پای صهیونیستها لغزنده است و تمام بهانههای آنها برای دستیابی به فرماندهان فلسطینی و از بین بردن آنها در بیمارستان الشفا در غزه و خان یونس ناکام مانده، چون امکان ندارد در یک مساحت ۳۲۰ کیلومتری در مقیاس غزه، اسرائیل به پیروزی راهبردی برسد. این روزها که بحث انجام عملیات نظامی در رفح مطرح است ناشی از آشفتگی بنیامین نتانیاهو در عرصه تصمیم گیری است، چون نخست وزیر رژیم صهیونیستی کاملا مطمئن است که حتی در صورت انجام عملیات نظامی در رفح به هیچ کدام از اهداف خود بجز کشتار مردم عادی و بی سلاح دست پیدا نخواهد کرد. به نظر میرسد هدف اصلی نتانیاهو در چنین شرایطی ادامه جنگ با امید است که پای ایران و آمریکا به میدان نبرد کشیده شود.
در کنار این موضوع مقامات رژیم صهیونیستی که از دستیابی به نتیجه ناامید شدند این بار به فکر محاسبه از درون و انداختن تقصیر ناکامیها به گردن رقبای خود شدند. از این رو میتوان پیشبینی کرد که از این پس موضوع چالش و درگیری متقابل میان نخست وزیر رژیم صهیونیستی با مخالفان خود به اوج خود خواهد رسید، اما آنچه که مسلم است اذعان به شکست و ناکامی است که در نهایت نتانیاهو مجبور به اعتراف به آن است.